تنهایی و پرخوری: چگونه احساساتمان را مدیریت کنیم؟
خانه در تاریکی غوطهور بود، جز نور ضعیف یخچال که هرازگاهی از باز شدن درِ آن بر فضای آشپزخانه میتابید. دستهای مهران، بیاراده، میان قفسهها و کشوها میگشتند. صدای خِشخش بسته چیپس و قلپ نوشابه، تنها همراهان این لحظه بودند....