در یک عصر پاییزی سرد، که برگها زیر پای رهگذران خشخش میکردند، رضا پشت فرمان ماشینش نشسته بود. خیابان شلوغ بود و هر صدای بوق، مثل خنجری در مغزش فرو میرفت. باز هم دیر کرده بود. جلسهای که هفتهها برای آن آماده شده بود، به دلیل یک دعوای کوچک و بیاهمیت با یکی از همکاران، خراب شده بود. خشم، مثل آتش زیر خاکستر، از عمق سینهاش شعله میکشید. دندانهایش را روی هم فشار میداد و نگاهش هر لحظه تیرهتر میشد.
ناگهان تصمیم گرفت. در اولین پیچ، ماشین را به سمت یک فروشگاه مواد غذایی کج کرد. بیاختیار به داخل دوید و با دستهای لرزان، هرچه میتوانست، برداشت: یک پاکت چیپس بزرگ، چندین شکلات، و یک بطری نوشابه. روی صندوق پرداخت، دستهایش چنان میلرزید که حتی نتوانست کارت بانکیاش را درست وارد کند. فروشنده با کنجکاوی نگاهش کرد، ولی رضا چیزی نگفت.
چند دقیقه بعد، رضا روی یک نیمکت پارک خلوت نشسته بود. چراغهای خیابان بهطور مبهمی روشن بودند، اما آنقدر روشن نبودند که احساس انزوایش را از بین ببرند. با ولع اولین شکلات را باز کرد و گاز زد. شیرینی شکر روی زبانش پخش شد. دومین شکلات را هم تمام کرد. هر لقمه، مثل یک ضربه ناگهانی بود، مثل اینکه سعی داشت خشمش را با خوردن در معدهاش دفن کند. اما هیچچیز بهتر نمیشد. بالعکس، حس سنگینی روی سینهاش فشار میآورد.
در همین حال، صدای خشخش ضعیفی از پشت سرش آمد. رضا برگشت و پیرمردی را دید که با عصایی قدیمی به سمت او میآمد. پیرمرد کلاه پشمی به سر داشت و چهرهاش با خطهایی عمیق پر شده بود. آرام به رضا نزدیک شد و با لحنی آرام گفت:
«پسرم، انگار دلمشغولی داری.»
رضا نگاهش را دزدید و گفت: «بله، ولی ربطی به کسی ندارد.»
پیرمرد لبخندی زد. «گاهی چیزهایی که ربطی به کسی ندارد، بیشتر از هر چیزی نیاز به گفتن دارند.» سپس با آرامش روی نیمکت کناری نشست.
رضا لحظهای مکث کرد و بعد، انگار که این مرد غریبه طلسمی بر او خوانده باشد، همهچیز را تعریف کرد. از خشم، شکست در جلسه، و حتی همین پرخوری دیوانهوار. پیرمرد با دقت گوش داد و سرش را تکان داد. وقتی رضا حرفش را تمام کرد، پیرمرد گفت:
«میدانی، من هم وقتی جوانتر بودم، از خشمم فرار میکردم. فکر میکردم با پر کردن شکمم، میتوانم جای خالی آرامش را پر کنم. اما یک روز، پیرمرد دیگری به من گفت: “هر وقت خشمگین شدی، بدان که آن خشم فقط مهمان است. اگر به او احترام بگذاری و بگذاری بیاید و برود، خودش راهش را پیدا میکند. اما اگر سعی کنی او را در جایی مثل معدهات زندانی کنی، او همانجا باقی میماند و تو را میسوزاند.”»
رضا به چشمان پیرمرد نگاه کرد. چشمانی که آرامش عجیبی در خود داشتند. پیرمرد ادامه داد: «دفعه بعد که خشمگین شدی، به جای پر کردن خودت، خودت را خالی کن. حرف بزن، بنویس، حتی قدم بزن. خشم همیشه نمیماند، مگر اینکه تو او را نگه داری.»
رضا مکثی کرد و سپس، برای اولین بار بعد از ساعتها، لبخندی زد. به شکلاتهای باقیمانده نگاه کرد و آنها را به پیرمرد تعارف کرد. پیرمرد نگاهی به رضا انداخت و با خنده گفت: «نه پسرم، من مهمان دیگری دارم. شب خوبی داشته باشی.»
پیرمرد آرامآرام دور شد و رضا با دلی سبکتر از قبل، بلند شد. اینبار، مسیر خانه را در پیش گرفت؛ با ذهنی خالیتر و معدهای که دیگر پر شدنش برای آرامش ضروری نبود.
راهکارهای مؤثر برای جلوگیری از پرخوری عصبی
- تمرین آگاهی ذهنی (Mindfulness):
یکی از راهکارهای مفید برای کاهش پرخوری ناشی از عصبانیت، تمرین آگاهی ذهنی است. این تمرین به شما کمک میکند تا احساسات خود را بشناسید و بدون قضاوت بپذیرید. برای مثال، وقتی عصبانیت شما را فرا میگیرد، به جای پناه بردن به غذا، چند دقیقه نفس عمیق بکشید و سعی کنید دلیل عصبانیت خود را پیدا کنید. این کار باعث میشود تصمیمگیریهای بهتری داشته باشید و به سمت پرخوری نروید. - ورزش و فعالیت بدنی:
فعالیت بدنی باعث ترشح هورمون اندورفین در بدن میشود که استرس را کاهش میدهد و حال روحی را بهتر میکند. هر زمان که احساس کردید عصبانیت در حال تسلط بر شماست، میتوانید با یک پیادهروی کوتاه یا چند حرکت ورزشی ساده، خود را آرام کرده و از پرخوری جلوگیری کنید.
بخش شعر
گاهی احساسات ما آنقدر پیچیده و سنگین میشوند که نمیتوانیم بهسادگی بیانشان کنیم. شعر اما راهی است که به کمک آن میتوانیم این احساسات را بفهمیم و با آنها کنار بیاییم. در این بخش، اشعاری آمده که از عصبانیت، غم و آرامش سخن میگویند؛
واژههایی که شاید بتوانند حرف دل ما باشند.
شعر از مولانا
مولانا بهعنوان شاعری که همیشه بر تسلط بر نفس و گذر از عصبانیت تأکید دارد، در ابیات زیر به مسئله فرو خوردن خشم و نگاه عمیق به درون اشاره میکند:
جمله خشم از کبر خیزد از تکبر پاک شو
گر نخواهی کبر را رو بیتکبر خاک شو
خشم هرگز برنخیزد جز ز کبر و ما و من
هر دو را چون نردبان زیر آر و بر افلاک شو
هر کجا تو خشم دیدی کبر را در خشم جو
گر خوشی با این دو مارت خود برو ضحاک شو
گر ز کبر و خشم بیزاری برو کنجی بخست
ور ز کبر و خشم دلشادی برو غمناک شو
مولانا با زبانی پر از حکمت، ما را به فرو خوردن خشم و رسیدن به آرامش درونی دعوت میکند؛ نگاهی بیندازید، بعد آماده شوید برای شعر بعدی از سعدی، که با همان شیرینی همیشگیاش یادمان میدهد گاهی سکوت از هر جوابی بهتر است
شعر از سعدی
سعدی در اشعارش بهطور مستقیم و غیرمستقیم به موضوعات اخلاقی و کنترل احساسات اشاره دارد. او در این بیت اهمیت آرامش و تحمل در مقابل عصبانیت را بیان میکند.
سر پادشاهان گردنفراز
به درگاه او بر زمینِ نیاز
نه گردنکشان را بگیرد به فور
نه عذرآوران را براند به جور
وگر خشم گیرد ز کردارِ زشت
چو بازآمدی ماجرا درنوشت
اگر با پدر جنگ جوید کسی
پدر بیگمان خشم گیرد بسی
وگر خویش راضی نباشد ز خویش
چو بیگانگانش براند ز پیش
وگر بنده چابک نباشد به کار
عزیزش ندارد خداوندگار
وگر بر رفیقان نباشی شفیق
به فرسنگ بگریزد از تو رفیق
وگر ترکِ خدمت کند لشکری
شود شاهِ لشکرکُش از وی بری
ولیکن خداوندِ بالا و پست
به عصیان، درِ رزق بر کس نبست
این ابیات نشان میدهند که خداوند در مقایسه با انسانها بسیار بردبارتر و بخشندهتر است. او به بندگانش فرصت توبه و بازگشت میدهد و روزی را از آنها دریغ نمیکند، حتی اگر نافرمانی کنند.
از سعدی که گذشتیم، فردوسی منتظر است؛ او به ما میگوید عشق و مهربانی راه عبور از هر کینهای است.
شعر از فردوسی
این ابیات به ضرورت کنترل خشم و خویشتنداری، بهویژه برای پادشاهان و رهبران، اشاره دارد و به فضیلت بخشندگی و دوری از کینهتوزی تأکید میکند.
بدان کوش تا دور باشی ز خشم
به مردی به خواب از گنهکار چشم
چو خشم آوری هم پشیمان شوی
به پوزش نگهبان درمان شوی
هرانگه که خشم آورد پادشا
سبکمایه خواند ورا پارسا
چو بر شاه زشتست بد خواستن
بباید به خوبی دل آراستن
وگر بیم داری به دل یک زمان
شود خیره رای از بد بدگمان
ز بخشش منه بر دل اندوه نیز
بدان تا توان ای پسر ارج چیز
چنان دان که شاهی بدان پادشاست
که دور فلک را ببخشید راست
این ابیات از فردوسی توصیههایی اخلاقی درباره دوری از خشم و داشتن قلبی مهربان و بخشنده هستند و بیان میکنند که بزرگواری و پادشاهی حقیقی از آنِ کسی است که بتواند به دیگران بخشش و مهربانی نشان دهد و از خشم دوری کند.
حالا که این پیام فردوسی را دریافت کردیم، به سراغ شعر بعدی ازصائب تبریزی برویم.
شعر صائب تبریزی
این ابیات نشان می دهد که سختیها و چالشها انسان را به آگاهی، بینش، و رشد درونی میرسانند و خشم و غضب بیثمر هستند.
ز سختی های دوران دیده بینا شود پیدا
شرار زنده دل از آهن (و) خارا شود پیدا
جهد پیوسته نبض موج در دریای پرشورش
دل آسوده هیهات است در دنیا شود پیدا
به خون خوردن گشاید عقده سر در گم عالم
چنان کز باده روشن، ته دلها شود پیدا
گذارد سرو را از طوق قمری نعل در آتش
به هر گلشن که آن سرو سهی بالا شود پیدا
ز شوق جستن آتش زیر پا دارد شرار من
چه آسایش مرا از بستر خارا شود پیدا؟
توان در پرده شرم از عذار یار گل چیدن
که حسن باده گلرنگ در مینا شود پیدا
به جز خفت ندارد حاصلی خشم و غضب صائب
به غیر از کف چه از آشفتن دریا شود پیدا؟
شاعر، با بیان این ابیات، به ما میآموزد که برای رسیدن به آگاهی و بینش عمیق در زندگی، باید از سختیها و مشکلات عبور کرد. تنها از طریق صبر، تلاش، و دوری از خشم و غرور میتوان به آرامش و آگاهی واقعی دست یافت.بیایید با هم این مسیر را طی کنیم.
هوشنگ ابتهاج
با تمام خشم خویش
با تمام نفرت دیوانه وار خویش
می کشم فریاد
ای جلاد
ننگت باد
آه هنگامی
که یک انسان
می کشد انسان دیگر را
می کشد در خویشتن
انسان بودن را
بشنو ای جلاد
می رسد آخر
روز دیگرگون
روز کیفر
روز کین خواهی
روز بار آوردن این شوره زار خون
زیر این باران خونین
سبز خواهد گشت بذر کین
وین کویر خشک
بارور خواهد شد از گلهای نفرین
آه هنگامی که خون از خشم سرکش
در تنور قلبها می گیرد آتش
برق سرنیزه چه ناچیزست
و خروش خلق
هنگامی که می پیچد
چون طنین رعد از آفاق تا آفاق
چه دلاویزست
بشنو ای جلاد
می خروشد حشم در شیپور
می کوبد غضب بر طبل
هر طرف سر می کشد عصیان
و درون بستر خونین خشم خلق
زاده میشود طوفان
بشنو ای جلاد
و مپوشان چهره با دستان خون آلود
می شناسندت به صد نقش و نشان مردم
می درخشد زیر برق چکمه های تو
لکه های خون دامنگیر
و به کوه و دشت پیچیده ست
نام ننگین تو با هر مرده باد
خلق کیفرخواه
و به جا مانده ست از خون شهیدان
برسواد سنگ فرش راه
نقش یک فریاد : ای جلاد ننگت باد
بخش حکایات
در بسیاری از حکایات قدیمی، شاهد ارتباط عمیقی میان احساسات و رفتارهای انسانها هستیم. یکی از این رفتارها، پرخوری در زمان عصبانیت است. حکایات نه تنها داستانهایی جذاب هستند، بلکه گاهی میتوانند به ما درسهای مهمی دربارهٔ کنترل احساسات و انتخابهای صحیح بدهند. در این بخش، با هم به چند حکایت میپردازیم که نشان میدهند چگونه عصبانیت میتواند بر رفتار ما تأثیر بگذارد و چه راههایی برای مقابله با آن وجود دارد.
حکایت ملک یونان و حکیم رُویان
یکی از داستانهای معروف کتاب هزار و یک شب، حکایت ملک یونان و حکیم رویان است. در این داستان، حکیم رویان با دانشی که در طبابت دارد، ملک یونان را از بیماریای سخت نجات میدهد. اما دربار ملک، فرد حسود و حیلهگری وجود دارد که ملک را به خشم و شک وامیدارد. این فرد به ملک میگوید که حکیم رویان قصد جان او را دارد. خشم و شک، سبب میشود که ملک، به توصیه آن فرد گوش دهد و دستور اعدام حکیم را صادر کند. در نهایت، ملک متوجه خطای بزرگ خود میشود، اما دیگر دیر شده است. این حکایت بهخوبی اثرات مخرب عصبانیت و گوش دادن به افراد حسود را نشان میدهد
«خشم گاهی ما رو به اشتباهات بزرگ میکشونه، اما در حکایت بعدی شاهزادهها باید یاد بگیرند چطور خودشو کنترل کنند. با ما باشین تا این درس ارزشمند رو کشف کنیم.
داستان سه شاهزاده و ملک شهرزاد
در داستانی دیگر از هزار و یک شب، شاهزادههای سهگانهای وجود دارند که برای کسب فرمانروایی باید آزمونی دشوار را پشت سر بگذارند. ملک شهرزاد، آزمونی برای آنان قرار میدهد و شرطی برای خودکنترلی و عدم بروز خشم مطرح میکند. شاهزادهها در طول مسیر با مشکلات و چالشهای بسیاری مواجه میشوند که در هرکدام از این چالشها، باید عصبانیت خود را کنترل کنند. این داستان به مخاطب اهمیت تسلط بر خشم و حفظ آرامش را نشان میدهد
«در حکایت بعدی، جوانی از مرد دانا میآموزد که چگونه با صبر از اشتباهاتش جلوگیری کند. منتظر حکایت بعدی باشید!
حکایت جوان بیتجربه و مرد دانا
در یکی از داستانها، جوانی خام و بیتجربه با مردی دانا همسفر میشود. جوان، به دلیل بیتجربگی خود، در مواقع مختلف دچار خشم و عصبانیت میشود، ولی مرد دانا با صبر و بردباری او را راهنمایی میکند. در نهایت، جوان از رفتارهای نسنجیده و خشمگینانه خود پشیمان شده و میآموزد که با آرامش بیشتری با مشکلات روبهرو شود. این حکایت به روشنی نشان میدهد که چگونه همراهی با افراد باتجربه و خردمند، میتواند به کنترل خشم کمک کند
حکایت بعدی به ما میگه که چطور باید بدون عصبانیت مشکلات رو حل کنیم. حتماً از دستش ندید
حکایت وزیر باهوش و غلام سرکش
در یکی از داستانهای هزار و یک شب، وزیری باهوش وجود دارد که باید با غلامی سرکش و نافرمان روبهرو شود. غلام با رفتارهای ناپسند و تحریکآمیز خود، سعی در ایجاد خشم در وزیر دارد، اما وزیر با آرامش و تدبیر او را مدیریت میکند. وزیر با استفاده از حکمت و خرد خود، غلام را به سزای اعمالش میرساند بدون اینکه خشم خود را بر او ابراز کند. این داستان به مخاطب یاد میدهد که آرامش و تدبیر، برتر از عصبانیت و تندخویی است.
اکنون با هم به حکایتی دیگر سفر کنیم، جایی که درسی تازه در انتظار ماست.
حکایت امام علی(ع)
روزی شخصی نزد امام علی (ع) آمد و با لحنی تند شروع به ناسزا گفتن و بیاحترامی کرد. امام علی (ع) با آرامش به او نگاه کرد و هیچ پاسخی نداد. مرد عصبانیتر شد و به توهین ادامه داد، اما باز هم امام سکوت کرد.
پس از مدتی، امام لبخندی زد و گفت:
“هر کسی ظرفی دارد و از آن چیزی بیرون میریزد که درون آن است. تو از ظرف خود خشم و ناسزا ریختی، اما من از ظرف خود صبر و بردباری برمیدارم.”
این پاسخ حکیمانه باعث شد که مرد شرمنده شود و از امام عذرخواهی کند. این حکایت به زیبایی نشان میدهد که خونسردی و صبر میتوانند عصبانیت دیگران را به آرامش و حتی پشیمانی تبدیل کنند.
بخش پادکست
بولیمیا نوعی پرخوری عصبی است. در این بیماری فرد ابتدا مقدار زیادی غذا میخورد و سپس با ایجاد استفراغ عمدی یا مصرف ملین یا مدر میکوشد از افزایش وزن خود جلوگیری کند. شیوع این بیماری در زنان جوان بیشتر است. پرخوری عصبی که به آن پرخوری نیز میگویند، نوعی اختلال در خوردن است که با پرخوری و به دنبال آن پاکسازی مشخص میشود.
https://fidibo.com/episode/50019049-پرخوری-عصبی-bulimia-nervosaدکتر-هلاکویی
به سراغ پادکست بعدی میرویم، جایی که داستانها و مفاهیم جدیدی منتظر شماست.
شاید تو هم جزو اون دسته افرادی باشی که در شرایط تنش و استرس دچار پرخوری میشن؛ و وای به روزی که این شرایط دائمی بشه و کنترلش از دست ما خارج بشه… اونوقت هست که چنان اضافه وزنی پیدا میکنیم که هیچ نوع رژیم و ورزش و حتی انواع جراحی نمیتونه نتیجه دلخواه و دائمی به ما بده! چون ریشه این مشکل در ذهن ما ست و تا برطرف نشه پرخوری های ما ادامه داره…این اپیزود بهت کمک میکنه ریشه پرخوری عصبی رو در ضمیرناخودآگاهت تا حد زیادی برطرف کنی.
https://shenoto.com/album/podcast/198969/مقابله-با-پرخوری-عصبی–مدیتیشن-و-مانترا
مطمئنم پادکست بعدی هم براتون جذاب خواهد بود، پس همراه ما باشید!
چگونه جلوی پرخوری بدون فکر را بگیریم؟
آیا دلیل پر خوری، محیط زندگی ماست؟
https://shenoto.com/album/podcast/222733/چگونه-جلوی-پرخوری-بدون-فکر-را-بگیریم؟
بخش موسیقی
شهاب مظفری یکی از خوانندگان مشهور پاپ ایرانی است که به خاطر صدای احساسی و اجرای ترانههای عاشقانه و معنوی شناخته میشود. این قطعه با مضامین معنوی یا عاشقانه و با موسیقی آرامشبخش همراه است.
https://shenoto.com/album/music/72091/شهاب-مظفری–الله
حال که این قطعه به پایان رسید، از شما دعوت میکنم تا با شنیدن موسیقی بعدی، تجربهای متفاوت را ادامه دهید.
قطعه «ملکا» معمولاً فضایی معنوی و شاعرانه دارد و ممکن است برگرفته از اشعار کلاسیک فارسی یا با مضامینی عرفانی باشد، که با تنظیمات خاص چاوشی همراه شده است. این آهنگ ترکیبی از احساسات عمیق و ملودیهای تأثیرگذار را ارائه میدهد.
https://shenoto.com/album/music/71529/محسن-چاوشی–ملکا
با اتمام این آهنگ، بیایید به موسیقی بعدی گوش دهیم و در دنیای متفاوتی از صداها غرق شویم.
این نوع آثار معمولاً با استفاده از سازهایی مانند پیانو، ویولن، یا سازهای سنتی ایرانی ساخته میشوند و میتوانند برای مدیتیشن، مطالعه، یا لحظات معنوی مناسب باشند.
https://shenoto.com/album/music/73475/تقوا
“پس از پایان این قطعه، پیشنهاد میکنم که موسیقی بعدی را نیز از دست ندهید تا از تجربهای نو بهرهمند شوید.
قطعه «کاشکی» فضایی احساسی و عمیق دارد و میتواند شامل اشعاری با مضمون حسرت، عشق یا آرزو باشد که با موسیقی سنتی و تنظیمات خاص همراه شده است
https://shenoto.com/album/music/71251/محمد-معتمدی–کاشکی
بخش آیات
وقتی عصبانیت سراغمان میآید، خواندن آیات آرامبخش قرآن میتواند قلبمان را آرام و پر از صبر کند. این آیات به ما یادآوری میکنند که با گذشت و خویشتنداری، به آرامش عمیقی میرسیم. بیایید با خواندن این کلمات الهامبخش، لحظات سخت را به فرصتی برای آرامش و تعادل تبدیل کنیم.
آیه ۱۳۴ سوره آل عمران
«الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»
ترجمه: همان کسانی که در راحتی و سختی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از مردم در میگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
این گفته چقدر عمیقه، ولی دیدگاه آیه بعدی رو هم درباره خشم بخون، جالبه!
آیه ۱۹۹ سوره اعراف
«خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ»
ترجمه: گذشت کن و به نیکی فرمان ده و از جاهلان روی برگردان.
یه دنیا حرف و حکمت تو این کلمات جاریه… هر آیه که میخونی، انگار یه پله به سمت نور و آرامش واقعی نزدیکتر میشی آیهی بعدی، همراه تو در این راه خواهد بود.
آیه ۲۰۰ سوره اعراف
«وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
ترجمه: و اگر وسوسهای از شیطان تو را برانگیخت، به خدا پناه ببر که او شنوا و داناست.
این فقط شروع یه داستانه که تو هر خطش یه عالمه درس و معنا پنهونه… بقیهاش رو بخونی، عمیقتر درک میکنی که چی توش نهفتهست.
آیه ۶۳ سوره فرقان
«وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»
ترجمه: بندگان خداوند رحمان کسانی هستند که با آرامش بر زمین راه میروند و هنگامی که جاهلان با آنان سخن گویند، به آنان سلام میگویند.
حالا که این آیه را شنیدید، بیایید با دقت به آیه بعدی توجه کنیم و از پیامهای آن بهره ببریم.
آیه ۱۹، سوره شوری:
“وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ.”
(و هر که صبر کند و ببخشد، بیگمان این از کارهای شایسته و پسندیده است.)
بخش احادیث
احادیث اهل بیت (ع) همیشه پر از حکمتهای عمیق و آموزنده هستند که میتوانند مسیر زندگی ما را روشن کنند. این کلمات ارزشمند، نه تنها راهنمایی برای رفتار و کردار ما هستند، بلکه به ما کمک میکنند تا با دیدی نو به مسائل روزمره نگاه کنیم در این قسمت به بررسی چند حدیث زیبا و پرمعنی میپردازیم که هر کدام درسی از زندگی، اخلاق و مسیر درست را به ما یادآوری میکنند. همراه ما باشید تا با هم این گنجینههای معنوی را کشف کنیم.
· حدیث از پیامبر اکرم (ص):
«لَیسَ الشَّدیدُ بِالصُّرَعَةِ، إِنَّمَا الشَّدیدُ الَّذی یَملِکُ نَفسَهُ عِندَ الغَضَبِ»
قدرت واقعی توی کنترل خودته، نه در زور زدن. وقتی میتونی خودتو کنترل کنی، به قدرت واقعی رسیدی.
حالا بیاید با هم ببینیم امام علی (ع) چی میگه در مورد خشم که مثل آتیشه!
· حدیث از امام علی (ع):
«الغَضَبُ نارٌ مُوقَدَة، مَن کظَمَهُ أطفَأَها، وَ مَن أطلَقَهُ کانَ أوَّلَ مُحتَرِقٍ بِها»
خشم مثل آتیشه؛ اگه کنترلش کنی، خاموش میشه، ولی اگه بذاری آزاد بشه، خودت میسوزی.
حالا بریم سراغ امام باقر (ع) که میگه خشم چطور میتونه باعث کارهای وحشتناکی بشه.
· حدیث از امام باقر (ع):
«أَیُّ شَیءٍ أَشَدُّ مِنَ الغَضَبِ؟ إِنَّ الرَّجُلَ یَغْضَبُ فَیَقْتُلُ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ وَیَقْذِفُ الْمُحْصَنَةَ»
خشم میتونه آدم رو به کارهایی بکشونه که اصلاً نمیخواد انجام بده.
حالا که دیدیم خشم چطور میتونه زندگی رو خراب کنه، پیامبر اکرم (ص) میگه بهترین راه برای کنترلش چیه.
· حدیث از پیامبر اکرم (ص):
«إِذَا غَضِبَ أَحَدُکُمْ فَلْیَسْکُتْ»
وقتی عصبی شدی، سکوت کن! این سادهترین و بهترین راه برای جلوگیری از اشتباهاته. به این روش پیامبر (ص) اعتماد کن و ببین چطور آرامش بهت برمیگرده.
با توجه به این حدیث زیبا، حالا وقت آن است که به حدیث بعدی بپردازیم و از معانی آن بهرهمند شویم.
امام على عليه السلام:
اَلْحِلْمُ يُطفى نارَ الْغَضَبِ وَالْحِدَّةُ تُؤَجِّجُ إِحْراقَهُ؛
بردبارى آتش خشم را فرو مى نشاند و تندى، آن را شعله ورتر مى كند.
کلام آخر
عصبانیت یک حس طبیعی است؛ اما اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند بر رژیم غذایی و سلامت روانی ما تأثیر منفی بگذارد. با شناخت علمی ارتباط بین عصبانیت و پرخوری، استفاده از تکنیکهای آگاهی ذهنی، فعالیت بدنی و بهرهگیری از شعر و حکایتهای آرامشبخش، میتوانیم حس و حال بهتری داشته باشیم و از پرخوریهای بیدلیل در شرایط عصبی جلوگیری کنیم. بیایید با بهکارگیری این راهکارها، قدمی مؤثر در راستای حفظ آرامش و سلامت خود برداریم.