ناهید روبهروی آینه ایستاد. نور زرد چراغ سقفی خطی از سایه روی صورتش انداخته بود. نگاهش به تصویر خودش، آنقدر خیره بود که انگار دنبال چیزی در عمق آن چشمها میگشت. نگاهش ناگهان به کتاب کوچکی روی میز کنار آینه افتاد؛ جلد آبی کمرنگی داشت، رویش نوشته شده بود: “زندگی، شبیه زخمهای کوچک است.”
دستش را به سمت کتاب دراز کرد، اما بهجای باز کردنش، دوباره به خودش خیره شد. چیزی در درونش فریاد میزد، اما صدایش خفه و مبهم بود. شاید خاطرهای دور از سالها پیش. شاید آن روزی که برای اولین بار حس کرد کافی نیست. یا شاید همان لحظههایی که زیر نگاه دیگران، سنگینی قضاوت را بر شانههایش حس کرده بود.
ناهید عادت داشت وقتی این حس به سراغش میآمد، خودش را در چیزی غرق کند. نه شعر، نه موسیقی، بلکه طعمی که به قول خودش، برای چند دقیقه هم که شده، ذهنش را ساکت میکرد. گاهی یک بسته چیپس، گاهی شکلاتهایی که با لذت باز میکرد، یا حتی همان پیتزای بزرگی که به تنهایی میخورد، چون حس میکرد کسی نمیتواند قضاوتش کند.
اما امشب، حس دیگری در هوا موج میزد. نه فقط یک میل برای خوردن، بلکه یک سوال بزرگتر: “اینها مرا به کجا میبرند؟“
او فکر کرد به روزهایی که پرخوریهایش تمام شده بود و پشیمانی شروع. به صدای ذهنش که مثل چکش بر روحش میکوبید: “چرا باز هم این کار را کردی؟” و بعد، همان صدای آشنا که زمزمه میکرد: “چون چیزی جز این بلد نیستی.”
این بار اما، ناهید با خودش مهربانتر بود. او به جای اینکه باز به سمت قفسه برود و چیزی برای خوردن پیدا کند، در اتاق قدم زد. فکر کرد به آن حس عمیقی که همیشه دنبالش بود. شاید، شاید همه اینها برای آن لحظههای کوتاهِ آرامش بود. شاید چیزی در درونش گم شده بود که اینها جای خالیاش را پر نمیکردند.
شب گذشت. صبح روز بعد، ناهید برای اولین بار به جای سرزنش کردن خود، دفترچهای برداشت و چیزی نوشت. نمیدانست از کجا شروع کند، اما دستهایش کلمات را پیش بردند: “امروز، به خودم قول میدهم… کمی بیشتر به خودم گوش کنم.”
او هنوز راه زیادی در پیش داشت، اما حس کرد که شاید اینبار، آن چرخه همیشگی شروع نشده است. شاید بالاخره قرار بود از این مسیر متفاوت عبور کند.
راهکارهایی برای مدیریت عزت نفس پایین و جلوگیری از پرخوری
۱. تمرین مهربانی با خود و پذیرش خود: نخستین قدم برای بهبود عزت نفس، آموختن مهارت خودپذیری و خودمهربانی است. اگر بتوانید با خود بهگونهای مثبت صحبت کنید و موفقیتهای کوچک خود را تحسین کنید، به تدریج احساس ارزشمندی بیشتری پیدا خواهید کرد. این تمرین به شما کمک میکند تا پرخوری را به عنوان راهی برای فرار از احساسات منفی کنار بگذارید.
۲. ایجاد برنامههای سرگرمکننده و معنیدار: به جای اینکه به پرخوری به عنوان پناهگاهی برای دور شدن از افکار منفی روی آورید، میتوانید زمانی که احساس ضعف در عزت نفس دارید، خود را با فعالیتهای خلاقانه، مانند نوشتن، نقاشی یا شنیدن موسیقی آرامشبخش، مشغول کنید. این فعالیتها به شما کمک میکنند تا از تمرکز بیش از حد بر خود و عیبهای احتمالی، فاصله بگیرید.
بخش اشعار
حافظ
به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد
ز حضرت احدی لا اله الّا الله
که ای عزیز کسی را که خواریست نصیب
حقیقت آنکه نیابد به زور منصب و جاه
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه
مفهوم کلی این ابیات بیان حقیقتی است که عزت و شرافت از جانب خداوند است و به زور مقام یا منصب حاصل نمیشود. همچنین، تقدیر و سرنوشت افراد با امور دنیوی تغییرپذیر نیست و به اراده الهی وابسته است.
امیدوارم از این شعر لذت بردید! حالا بیا با هم شعر بعدی رو بشنویم، مطمئنم که خوشتون میاد.
مولانا
ای برادر تو همان اندیشه ای
مابقی خود استخوان و ریشه ای
گر گل است اندیشه تو گلشنی
ور بود خاری تو هیمه گلخنی
گر گلابی بر سر و جَیبت زنند
ور تو چون بولی برونت افکنند
مفهوم کلی این ابیات بیان میکند که انسان ماهیتاً همان اندیشه و تفکر خود است؛ اگر افکارش زیبا و مثبت باشد، همچون گل میدرخشد، و اگر منفی و پلید باشد، چون خار یا ناپاکی بیارزش خواهد بود.
امیدوارم این شعر شما رو به خود برده باشه! حالا با هم شعر بعدی رو گوش بدیم و بیشتر به دل بشینه.
سعدی
گویند سعدیا به چه بطال ماندهای
سختی مبر که وجه کفافت معینست
این دست سلطنت که تو داری به ملک شعر
پای ریاضتت به چه در قید دامنست؟
یکچند اگر مدیح کنی کامران شوی
صاحب هنر که مال ندارد تغابنست
بیزر میسرت نشود کام دوستان
چون کام دوستان ندهی کام دشمنست
آری مثل به کرکس مردارخور زدند
سیمرغ را که قاف قناعت نشیمنست
از من نیاید آنکه به دهقان و کدخدای
حاجت برم که فعل گدایان خرمنست
گر گوییم که سوزنی از سفلهای بخواه
چون خارپشت بر بدنم موی، سوزنست
گفتی رضای دوست میسر شود به سیم
این هم خلاف معرفت و رای روشنست
صد گنج شایگان به بهای جوی هنر
منت بر آنکه میدهد و حیف بر منست
کز جور شاهدان بر منعم برند عجز
من فارغم که شاهد من منعم منست
مفهوم کلی این غزل بیانگر پایبندی سعدی به قناعت، عزتنفس، و دوری از تملق و نیاز به دیگران است. او هنر و معرفت را برتر از مال و جاه میداند و رضای حق را در بینیازی از مادیات جستجو میکند.
از اینکه این شعر رو با هم تجربه کردیم خوشحالم، حالا بیا با هم شعر بعدی رو بشنویم که مطمئناً جذاب خواهد بود.
صائب تبریزی
به هیچ جا نرسد هر که همتش پست است
پر شکسته خس و خار آشیانه شود
بار منت بر نمیتابد دل آزادگان
ترک احسان را ز مردم جود میدانیم ما
قبول منت احسان ز آفتاب مکن
که ماه یکشبه را منتش دو تا کردست
قد نهال خم از بار منت ثمراست
ثمر قبول مکن سرو این گلستان باش
همت والای من روزی که قامت راست کرد
هیچ تشریفی نیامد راست بر بالای من
نظر به شاخ بلند است مرغ وحشی را
تلاش دار کند هر سری که سودایی است
در زمین پاک من ریگ روان حرص نیست
میتواند شبنمی کشت مرا سیراب کرد
شیطان راه ما نشود گندم بهشت
ما را بس است نان جوین دیار خویش
تا شوی چشم و چراغ این جهان چون آفتاب
پوشش هر تنگدست و فرش هر ویرانه باش
مفهوم کلی این ابیات تأکید بر ارزش همت بلند، استقلال، و آزادگی است. شاعر بر اجتناب از پذیرش منت و وابستگی به دیگران تأکید دارد و انسان را به تلاش برای بزرگی، قناعت، و بینیازی از طمع دعوت میکند.
خیلی خوشحالم که این شعر رو با هم مرور کردیم، حالا بیا با هم شعر بعدی رو هم بشنویم.
خیام
یک نان به دو روز اگر بُوَد حاصلِ مَرد
وز کوزه شکستهای دمی آبی سرد
مخدوم کم از خودی چرا باید بود؟
یا خدمت جور خودی چرا باید کرد؟
خیام، بلند طبعی و عزت نفس را در اتکای به خویشتن، راه قلندری و درویشی پیمودن و ترک خود گفتن و سرانجام، سیمرغ وار از سر دو عالم برخاستن(تجرید) میداند
بخش حکایات
قدر آب در کوزهی خود
روزی حکیمی به شهری سفر کرد و دید که مردم آنجا برای آب به چاههای دوردست میروند، در حالی که نزدیک خانههایشان رودخانهای زلال جریان دارد. وقتی از آنها پرسید چرا اینگونه میکنند، گفتند:
«چاههای دوردست آب گرانقدری دارند که از آن برای امور مهم استفاده میکنیم. رودخانه را جدی نمیگیریم، چون همیشه اینجاست و رایگان است.»
حکیم لبخندی زد و گفت:
«این رودخانه شبیه به خود شماست؛ آنچه همیشه در دسترس است، اغلب از چشم میافتد. اما اگر قدر رودخانه را ندانید و خشک شود، دیگر حتی آن آب دوردست هم به کارتان نخواهد آمد.»
عزت نفس مانند رودخانهای است که همیشه با ماست. اگر به ارزش خود بیتوجه باشیم و خود را دستکم بگیریم، دیگران نیز ما را جدی نخواهند گرفت.
ممنون که همراه بودید، حالا وقتشه که حکایت بعدی رو بشنویم و از آن بهرهمند بشیم.
آینهی شکستناپذیر
روزی پادشاهی آینهای شگفتانگیز به دربار آورد و گفت:
«این آینه خاصیت عجیبی دارد؛ هرچه که به آن نشان دهید، همان را در شما تقویت میکند. اگر خود را زیبا و قدرتمند ببینید، زیباتر و قویتر خواهید شد. اما اگر در آن ضعف و زشتی ببینید، همان را چند برابر به شما برمیگرداند.»
بسیاری از اطرافیان پادشاه از آینه گریختند، چرا که نمیخواستند ضعفهایشان بزرگتر شود. اما حکیمی وارد قصر شد، با لبخند جلوی آینه ایستاد و گفت:
«من نه از زیباییام مغرورم، نه از ضعفهایم میهراسم. میخواهم آنچه که هستم را در آینه ببینم و آن را بپذیرم.»
آینه، مردی قدرتمند و باوقار را نشان داد.
پادشاه پرسید:
«چگونه آینه چنین تصویری از تو نشان داد؟»
حکیم پاسخ داد:
«چون من باور دارم که ارزش من نه در تصویرم، بلکه در جوهر درونی من است. آینه فقط انعکاس باور من است.»
عزت نفس یعنی پذیرفتن خود همانگونه که هستیم و تقویت باور به تواناییهایمان. جهان بازتابی از آن چیزی است که ما درون خود میبینیم.
حالا که این حکایت را شنیدید، بیایید به سراغ حکایت بعدی برویم و داستانی تازه را با هم کشف کنیم.
قیمت آینهی طلا
بازرگانی به بازار رفت تا هدیهای ارزشمند برای پادشاه بخرد. آینهای زیبا از جنس طلا دید که بسیار گران بود. تاجر آینه را خرید و به قصر رفت. پادشاه به آینه نگاه کرد و خندید:
«این آینه چه ارزشی دارد اگر تصویری که در آن میبینم، زیبا نباشد؟!»
بازرگان با ادب پاسخ داد:
«قربان، طلا و جواهر آینه بهانهای است تا شما زیبایی خود را ببینید. اگر تصویرتان را دوست ندارید، ارزش آینه را پایین نیاورید. بهتر است نگاهتان را به خودتان تغییر دهید.»
پادشاه لحظهای فکر کرد و گفت:
«حکیمانه گفتی. اگر خود را زیبا بدانم، این آینه با ارزشترین چیزی خواهد بود که دارم.»
عزت نفس مانند آینهای است که ارزش آن به باور ما نسبت به خودمان بستگی دارد. اگر خود را ارزشمند بدانیم، جهان نیز ما را با همان دید خواهد نگریست.
امیدوارم این حکایت براتون جذاب بوده باشه، حالا شما رو به شنیدن حکایت بعدی دعوت میکنم.
سنگ جادویی
پسرکی فقیر روزی از پیرمردی سنگی دریافت کرد و شنید که این سنگ جادویی است. پیرمرد گفت:
«برو و این سنگ را در بازار بفروش. اما به کسی قیمت نگو، فقط ببین چقدر برایش پیشنهاد میدهند.»
پسرک به بازار رفت و سنگ را نشان داد. سبزیفروشی گفت:
«این سنگ زیباست. به اندازهی یک سبد سبزی میخرمش.»
پسرک نپذیرفت و به مغازهی جواهر رفت. جواهرفروش پس از دیدن سنگ، حیرتزده شد و گفت:
«این سنگ یک الماس نایاب است! میتوانی با آن قصر بخری.»
پسرک به نزد پیرمرد بازگشت و ماجرا را تعریف کرد. پیرمرد خندید و گفت:
«ارزش تو هم مانند این سنگ است. اگر خودت را در جایگاه نادرستی بگذاری، کسی تو را نمیشناسد. باید جای درست و در میان افراد درست باشی تا ارزش واقعیات دیده شود.»
عزت نفس یعنی شناخت جایگاه واقعی خود و اجازه ندادن به دیگران برای کمارزش کردن ما. هر فردی، الماسی است که باید قدر خود را بداند.
اگر از این حکایت خوشتان آمد، حکایت بعدی هم قطعاً جالب خواهد بود، پس با هم ادامه بدیم.
گنج فراموششده
پیری دانا در میان شاگردانش نشسته بود و حکایتی تعریف کرد:
«سالها پیش، دهقانی گنجی بزرگ در زمین خود پیدا کرد، اما تصمیم گرفت برای امنیت بیشتر آن را دفن کند. روزها و ماهها گذشت و دهقان فراموش کرد که گنج کجا دفن شده است. او همچنان در فقر زندگی کرد، چون باور نداشت که ثروتی در اختیار دارد.»
یکی از شاگردان پرسید:
«استاد، اگر گنجی داشت، چرا از آن استفاده نکرد؟»
پیر پاسخ داد:
«زیرا یادش رفته بود که آن گنج را دارد. بسیاری از ما، عزت نفس را مانند همان گنج فراموششده در درون خود داریم. اما اگر از آن استفاده نکنیم، تفاوتی با فقیر بودن ندارد.»
عزت نفس گنجی درونی است؛ اگر آن را فراموش کنیم، هیچوقت از قدرت آن بهره نخواهیم برد.
بخش موسیقی
آهنگ “بیا دستم را بگیر“ از معین یک قطعه عاشقانه و احساسی است که با صدای گرم و عاطفی او، حس دلتنگی و نیاز به همراهی را به زیبایی بیان میکند. متن ترانه از تمنای عشق و امید به بازگشت یار سخن میگوید و با ملودی دلنشین و هماهنگی سازهای سنتی و مدرن، فضایی تأثیرگذار خلق میکند.
امیدوارم از شنیدن این آهنگ لذت برده باشید؛ حالا دعوتتان میکنم به گوش سپردن به قطعهای دیگر که حال و هوای تازهای دارد.
آهنگ بیکلام “The Arrow” از کریس اسفیریس (Chris Spheeris)، یکی از قطعات برجسته او است که با تلفیقی از ملودیهای لطیف و فضاسازیهای عمیق، احساس آرامش و تعمق را به شنونده منتقل میکند. این اثر، با استفاده از سازهایی مانند گیتار و کیبورد و ترکیب ملودیهای شرقی و غربی، تجربهای روحنواز و الهامبخش ارائه میدهد.
با سپاس از همراهیتان، حالا زمان آن رسیده تا آهنگ دیگری را بشنویم که بیشک ارزش شنیدن دارد.
آهنگ “محکوم“ از امیر عباس گلاب یک قطعه احساسی و پرشور است که با ترانهای عمیق و تأثیرگذار به بیان احساسات درد و ناامیدی میپردازد. این اثر، با صدای خاص و پرحرارت امیر عباس گلاب و ملودی دراماتیک خود، فضایی احساسی و گاه تلخ ایجاد میکند.
https://upmusics.com/%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85
وقت آن است که با یک آهنگ جدید، حس و حالی تازه را تجربه کنیم؛ امیدوارم از شنیدن این قطعه هم لذت ببرید.
آهنگ “ثانیه وار“ از آرون افشار یک قطعه احساسی و عاشقانه است که با ملودی آرام و صدای گرم او، عواطف عمیقی را به تصویر میکشد. متن ترانه به موضوع عشق و دلتنگی میپردازد و حس گذر سریع لحظات در کنار محبوب را بیان میکند.
از حضور و همراهی شما سپاسگزاریم؛ شما را به شنیدن آهنگ بعدی دعوت میکنیم که مطمئنم مورد توجهتان قرار خواهد گرفت.
آهنگ “رویای من“ با صدای دلنشین سالار عقیلی، یک قطعه عاشقانه و احساسی است که با تلفیق صدای گرم او و ملودی لطیف، شنونده را به دنیایی از عشق و رؤیا میبرد. این اثر با شعری عمیق و تأثیرگذار، بر احساسات انسانی تمرکز دارد و همراهی سازهای سنتی و مدرن، حال و هوایی نوستالژیک و در عین حال پر از امید و آرزو خلق میکند.
بخش پادکست ها
این مجموعه به شما کمک میکند تا راههای عملی برای تقویت عزت نفس خود پیدا کنید و با دیدگاهی مثبتتر به خود و تواناییهایتان نگاه کنید. هر قسمت از پادکست شامل نکات و تمرینهای کاربردی است که میتوانید بهراحتی در زندگی روزمره به کار ببرید. اگر به دنبال بهبود ارتباطات، تصمیمگیریهای قویتر، و رسیدن به یک حس رضایت عمیقتر در زندگی هستید، حتماً با ما همراه باشید و به این پادکستها گوش دهید.
https://shenoto.com/album/podcast/68159/التیام-عزت-نفس
امیدوارم از این گفتوگو لذت برده باشید. در قسمت بعدی، به مسائلی میپردازیم که شاید شما هم در جستوجوی پاسخ آنها باشید. همراه ما باشید!
https://shenoto.com/album/podcast/229067/%D8%B9%D8%B2%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%B3-self-esteem
ممنون که همراه ما بودید. در قسمت بعدی منتظر مباحثی جدید و جالب خواهیم بود که بهطور عمیقتری به موضوعات مرتبط میپردازیم. امیدوارم با ما همراه باشید.
https://shenoto.com/album/podcast/171808/تله-عزت-نفس–رابطه-عزت-نفس-و-خودشیفتگی
بخش آیات
سوره فاطر، آیه ۱۰
“مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا”
هر کس خواهان عزت است، بداند که تمام عزت از آن خداست.
از شما خواهش میکنم تا با دقت به آیه بعدی گوش دهید، چرا که این آیه هم میتواند بر درک شما بیفزاید.
سوره آلعمران، آیه ۲۶
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
بگو (ای پیغمبر): بار خدایا، ای پادشاه ملک هستی، تو هر که را خواهی ملک و سلطنت بخشی و از هر که خواهی ملک و سلطنت بازگیری، و هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار گردانی، هر خیر و نیکویی به دست توست و تنها تو بر هر چیز توانایی.
امیدوارم از آیه قبل بهرهمند شده باشید؛ اکنون به آیه بعدی توجه کنید که پیامهای زیبایی دارد.
سوره نساء، آیه ۱۳۹
الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا
آن گروه که کافران را دوست گیرند و مؤمنان را ترک گویند، آیا نزد کافران عزّت میطلبند؟ عزّت همه نزد خداست.
با توجه به آیه قبلی، اکنون به آیه بعدی توجه کنیم که در آن نکات تازهای نهفته است.
سوره یونس، آیه ۶۵
وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا ۚ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و سخن منکران خاطرت را غمگین نسازد، که هر عزت و اقتداری مخصوص خداست و او شنوا و داناست.
امیدوارم از آیه قبل بهرهمند شده باشید؛ اکنون به آیه بعدی توجه کنید که پیامهای زیبایی دارد.
سوره منافقون، آیه ۸
يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ
آنها (پنهانی با هم) میگویند: اگر به مدینه مراجعت کردیم البته اربابان عزّت و ثروت، مسلمانان ذلیل فقیر را از شهر بیرون کنند، و حال آنکه عزّت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است (و ذلّت خاصّ کافران) ولیکن منافقان از این معنی آگه نیستند.
بخش احادیث
رسول خدا صلی الله علیه و آله :
عفو و بخشش را مایه رسیدن به عزّت و در حدیث دیگر فروتنی و مناعت طبع را مایه عزّت مؤمن می دانند.
با کمال احترام از شما دعوت میکنم تا حدیث بعدی را بشنوید، امیدوارم برایتان مفید باشد.
حضرت على (ع) فرموده اند:
العزیز بغیر الله ذلیل. عزیزى که عزتش از غیر خدا باشد، ذلیل است.
امیدوارم از حدیث قبلی بهرهمند شده باشید؛ اکنون شما را به شنیدن حدیث بعدی دعوت میکنیم.
امام على عليه السلام :
لا عِزَّ أرفَعُ مِنَ الحِلمِ.
هيچ عزّتى بالاتر از بردبارى نيست.
با توجه به مطالب پیشین، اکنون وقت آن است که به حدیث بعدی گوش دهیم که میتواند روشنایی بیشتری به دلهای ما بیاورد.
امام باقر عليه السلام :
اليَأسُ مِمّا في أيدي النّاسِ عِزُّ للمُؤمِنِ في دِينِهِ، أ وَ ما سَمِعتَ قَولَ حاتِمٍ:إذا ما عَزَمتَ اليَأسَ ألْفَيتَهُ الغِنى إذا عَرَفَتْهُ النَّفسُ، و الطَّمَعُ الفَقرُ .
چشم نداشتن به دست مردم موجب عزّت دينى مؤمن است. آيا اين سخن حاتم را نشنيده اى كه: هر گاه به چشم بركندن [از دست مردم] مصمم شدى و جانت با آن آشنا شد، آن را بى نيازى خواهى يافت و طمع را فقر و نيازمندى.
ممنون از همراهیتان؛ حالا بگذارید با هم حدیث دیگری را بشنویم که میتواند بر دانش و بصیرت شما بیفزاید.
امام حسن عسكرى عليه السلام:
ما تَرَكَ الْحَقَّ عَزيزٌ إِلاّ ذَلَّ وَ لا أَخَذَ بِهِ ذ ليلٌ إِلاّ عَزَّ؛
هيچ عزيزى حق را ترک نكرد، مگر اين كه ذليل شد و هيچ ذليلى به حق عمل نكرد مگر اين كه عزيز شد.
کلام آخر
پرخوری که ناشی از عزت نفس پایین باشد، نیازمند توجه به جنبههای روحی و روانی است، چرا که تا زمانی که فرد به خودباوری و ارزش درونی دست نیابد، این رفتار همچنان ادامه خواهد یافت. با بهرهگیری از راهکارهای مهربانی با خود، سرگرمیهای سالم، و الهام از منابع معنوی، میتوان قدم به قدم در جهت بهبود این وضعیت حرکت کرد. به خاطر داشته باشید که مسیر رسیدن به عزت نفس بالا، سفری است که با پذیرش و مهربانی نسبت به خود آغاز میشود و در هر لحظه از این مسیر میتوانید به خود یادآور شوید که ارزش شما فراتر از هر احساس زودگذر و هر وعده غذایی است.